- شک هم مخلوق خداست، یونس؟
- بیشک!
- چرا خدا شک را خلق کرده؟
- چون یقین را هم خلق کرده و یقین بدون شک بیمعناست.
«ارتداد» روایتی از یک خط زمانی مجزاست، تاریخی است بدون انقلاب، بدون امام و بدون جمهوری اسلامی!
همه چیز از صبح روز بیست و دوم بهمن شروع شد، در زمانی که نسیم پیروزی، استقلال و آزادی در سراسر ایران وزیدن گرفته بود و از هر بام، بانگِ وحدتآفرین «الله اکبر» طنین انداز میشد ناگهان یک شوکِ آغوشته به شک همهی امید را به یأس تبدیل کرد و در جایی که همه چیز باید به خوبی پیش رود، شوک و شک نهضت را زمینگیر میکند.
- چه شده؟
- امام را بردند. با همۀ کسانی که مدرسۀ رفاه بودند و تا چند خیابان هر کسی را دیدند، با تیر زدند. زمین از خون قرمز شده!...
...
- کار رژیم به یک مو بند بود، یونس. اگر این حیوانها بلایی سر امام بیاورند چه؟!...
ارتداد یک درام_سیاسی با چاشنی تاریخ جایگزین است که آمده تا خواننده را در شوک و شک قرار دهد و او را مبهوت خویش کند. شخصیت اصلی یونس و معشوقۀ او دریا نام دارد، یونس فلسفهخوانده و مانند همسرش یک چریک زندانکشیده است و عاشقانه هایشان در دل این تاریخ جایگزین رقم میخورد، تاریخی که هیچگاه رخ نداده اما به ما تلنگر میزند که ممکن بود امروز ما نیز در چنین دنیایی «زندهگی» میکردیم.
استدراج لغتی است که کتاب روی آن میچرخد. استدراج یعنی "انسان مبارز" موریانهوار به موجودی "بیتفاوت" تبدیل شود، یعنی تبدیل عنصر فعال به منفعل و جایگزینی ایمان با ارتداد!
از آنچه به تدریج رخ میدهد بترس؛ فاصلههای تدریجی، لرزشهای تدریجی، سستیهای تدریجی، "شدن"های تدریجی؛ این تدریجیها صدای پای ارتداد است و بریدن از حق!
باید همواره از باورهایمان غبارزدایی کنیم تا زانوهایمان سست نشود. گاهی خطاهای ریز، باورسوز میشود. آرام آرام و به تدریج، لرزشهای کوچک در طول زمان به ارتعاشی عظیم مبدل میشود، که صخره های مغرور و مستحکم را میلرزاند و میشکافد.
ارتداد هدفش بیان کردن عصاره و هدف مبارزه، استدراج و شک و شوک های موجود بر سر راه یک مبارز انقلابی است، با اینکه در شخصیت سازی، روایت و... میلنگد اما به نظرم یامینپور در رساندن مفاهیم عمیقی که قصد انتقال آن را داشته موفق بوده است.
همچنین کتاب دارای بار احساسی و ایدئولوژیک زیادی است، مملو از جملات روحنواز، دلچسب و عمیق که تا عمق قلب انسان نفوذ میکند و میتواند موضوعی برای ساعت ها تفکر باشد و هر یک را میتوان به عنوان یک قطعه ادبی مستقلی بکار برد.
این یک تقلب هوشمندانه است: خواستن آزادی به جای عدالت. یک تقلب هوشمندانهتر: جا زدن تن طلبی و غریزهپروی، به جای آرمان مقدس آزادی.
ارتداد را از دست ندهید، کتاب جذابی است، امسال دوبار از اول خواندمش و واقعا برایم لذتبخش و تفکر برانگیز بود. برای مطالعه از نسخه طاقچه استفاده کردم که از لینک زیر میتونید تهیه کنید:
خوشبخت كسی است كه به يكی از دو چيز دسترسی دارد : يا كتابهای خوب يا دوستانی كه اهل كتاب باشند.
- ویکتور هوگو
پست های پیشین: